عکسهای 17 ماهگی ات
عسل خاله 17 ماهه شدی و من با اینکه عکسهاتو خیلی وقته گرفته بودم از شیطنتهای شما نتونستم آپ کنم.از رفتارهای جدیدت بگم بعد بریم سراغ عکسها
غذارو خودت به تنهایی میخوری ،لباسهایی که در آوردنشون راحته رو خودت در میاری و وقتی تشنه ات میشه خودت میری در یخچال رو وا میکنی و رو نوک پاهات وا میستی تا بطری آب رو برداری. عاشق تبلیغات cartoon networkهستی و با اینکه تلویزیون نگاه کردن رو زیاد دوست نداری موقع تبلیغات کنترل رو میاری و میگی صداشو بلند کنم تا ببینی هرکسی رو میبینی میگی عمه ،عمو
عاشق بازی کردن با آننه جون هستی مخصوصا عمو زنجیرباف بیچاره آننه جون خسته میشه اما باز به خاطر شما بازی میکنه حالا واسه اینکه تعداد نفرات زیاد باشه منم مجبوری بازی میکنم
خاله شادی یادت داده بشین پاشو میکنی و وقتی یه چیزی رو نمیخوایی انجام بدی دستت رو به نشونه نـَـه تکون میدی
تازگی ها بینی منو میکشی تا دستمو میبرم رو بینی ام میگم وای آرسن بینی امتقلیدم رو انجام میدی و بعد میزنی زیر خنده و گریه میکنی و یه سری تقلیدهای دیگه مثلا تو کارتون یه کاراکتری گریه میکنه دستت رو میبری رو لبات و میگی اَآَآَ مثلا گریه میکنی
تو خونه شونه به دست میگردی و موهای منو خاله شادی رو میخوایی شونه کنی اونم چه شونه کشیدنی ،موهامو میکشی ما هم برا اینکه تو ذوقت نخوره میگیم بـَه بــَه افرین آرسن جون چقدر خوب شونه میکشی
یه چیزی رو بخوایی ندیم خودتو میزنی به گریه و میگی وا دَی دَی به شدت عاشق کشمش و شکلاتی و چون ضرر داره واست سعی میکنیم کم بهت بدیم
همچنان جلو پنجره و در منتظر پیشان هایی و کارت شده پیشا کردن ،کشتی مارو با پیشان ها
و یه خبر دیگه اینکه 16 اَمین مرواریدتم در آوردی و تاریخ همه مرواریدهات توی زندگینامه ات ثبت شد
حالا بریم سراغ عکسهای 17 اَمین ماهگردت
اینم طرح خاله شادی و من واسه 17 ماهگی ات
هورااااااااااا من 17 ماهه شدم
خاله خیلی شادم آخه یه ماه دیگه بزرگتر شدم
خاله این ژست انگشت به دهنمو برات بگیرم تازه ازم یه عکس یادگاری بگیری
یه ناخنک به کیک حال میده
خاله ژست داش مشدی هم بلدم ها
میخوام امتحان کنم ببینم میتونم کیکم رو از این فاصله ناخنک بزنم
خاله دلم میخواد لوس شم واست
اصلا هم دلم نمیخواد پاشم جام راحته ،خسته شدم خب .باید خستگی در کنم
ودر ادامه گلچینی از شیطنتهای من موقع عکس گرفتن
چند تا عکس دیگه که موقع بازی ازت شکار کردم
اینجا داری با عروسکی که دایی سیامک به من هدیه داده بازی میکنی عاشق بازی با این عروسکی بیچاره موهاش اینا کنده شده وهر جا میری عروسک بیچاره رو دنبال خودت میکشی .عروسکم نفله شد بنده خدا
و یه عکس دیگه موقع حرفیدن با پیشان داری با حرارت زیاد داد میزنی پیشا و آقا پیشا بهت جواب نمیده و کمی عصبی هستی (نکته:به خاطر عشق پیشان صفحه زمینه رو پیشان کردم برات )