آرسنآرسن، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

آرسن مرد شجاع و قهرمان ما

عکسهای 23 ماهگی ات

1393/7/25 14:23
نویسنده : soli
1,451 بازدید
اشتراک گذاری

آرسنکم خاله با تاخیر اومده غمگین البته تقصیر ندارم هر وقت میخوام آپ کنم یه اتفاقی میفته و من میمونم و کلی مطلب جا مونده خطا آخه خاله نمیدونی اینروزا سرم خیلی شلوغه ایشالله این ماهم بگذره سرم خلوت میشه و زود زود میام از تو و کارهات مینویسم

 

حالا بریم سراغ رفتارهای اینروزات

 

عزیز خاله هر کارتونی رو میبینی دوست داری اونارو انجام بدی و اسباب بازی هایی که تو کارتون هست و تو داری رو بیاری یه روزی مامان سولی داشته با تلفن میحرفیده یه هویی میبینه رفتی چکش آوردی مامانی گفته آرسن چکش رو میخوایی چیکار گویا بابای کایو نجاری میکرده تو هم رفتی چکش آوردی تعجببعد یه بار هم پیچگوشتی آوردی باخودت که ماشینهات رو تعمیر کنی چشمک،یه روز هم داشتی کیک میخوردی به مامان سولی میگفتی جان کیک بیا، یعنی به جان هم کیک بدیم فدای مهربونیت بشه خاله که هر کجا بچه ای میبینی اسباب بازی ها و خوراکی هات رو تقسیم میکنیمحبتبغل

 

تقریبا همه کلمات رو یاد گرفتی هم ترکی هم فارسی هم انگلیسی و شروع کردی به جمله ساختن مثلا آرسن خوبی ؟میسی ممنون، مدلهای جدید صدا کردن اسامی دادی جان و گاهی وقتها شادی جان ،اَری جان ،دایی جان ،آننه جان ،عمه جان و وقتی میخوایی کارت راه بیفته اَریا شادیا جالبه وقتی درخواستی داری ترکی گفتن رو ترجیح میدی دو یعنی پاشو، گـَل یعنی بیا، اونروزی رفتی بالای کمد و ازم یه چیزی  میخواستی خودت رو زدی به مظلومیت با اشاره سر میگی اری گـَل گـَل خاله شادی میگه این وروجک رو باش انگار که میخواد بچه قول بزنه آی خندیدیم واسه اون حرکتتخنده

 

عاشق آقا خرگوشه مرکز خرید نزدیک خونمون هستی و بهش میگی پوه دوست داری بری اونجا و سلام کنی بهش یعنی اَلام خندهو اونا هم تورو میشناسن و به اَلام گفتنت کلی میخندن چشمکموقع رفتن به خونتون مسیر رو تشخیص میدی میگی پوه پوه بعد دایی در ماشین رو میبنده میگی دایی قاپلاخ باز یعنی در رو وا کن برم

 

هر مغازه ای یا مکانی وارد بشی اول سلام میگی با صدای بلند آفرین خاله که اینقدر پسر مودبی هستیتشویق

 

روز کودک آننه جون رفته برات هدیه بگیره تا آننه واست هدیه میگیره با صدای بلند میگی آننه جون و حسابی خوشحال بودی و تا خونه هدیه هارو خودت آوردی خاله فدای ذوقت بشهبغل

 

وقتی قرار باشه شب خونه ما بمونین نگران میخوابی که نکنه صبح که بیدار میشیم منو خاله شادی نباشیم و نصف شب چند بار واسه کنترل میایی شاکینتیجه اش بی خوابی شما میشه ،یه شبم که خونه ما بودین از نبود بابایی تا صبح گریه کردی و لالایی میگفتی واسه خودت وسط ها میگفتی لالایی بابایی دیگه جیگرمون رو کباب کردی به بابایی ات گفتیم کلی خندیده بودزبان

 

خاله شادی یه بار که دوستامون خونه ما بودن خواست  تو رو دنبال نخود سیاه بفرسته زبانبهت گفت دفتر نقاشیت رو ببر بابات واست نقاشی بکشه از اونروز اسم بابایی رو بابات صدا میکنیخندونکآرام

 

اندازه دوست داشتنت رو با باز کردن نشون میدی که سهم آننه جون از همه بیشترهبغل

 

مامان سولی میگه تاج سر مامان کیه سوال؟میگی آرسین ،نفس مامان کیه سوال؟آرسین، عمر مامان کیه سوال؟من خلاصه همه چی آرسنه و الان که کم کم داری وارد دو سالگی  میشی رفتارهای دو سالگیت خودشو نشون میده اسباب بازی ها همه مال آرسنه خاله اَری منیمدی خاله شادی منیمدی یعنی همه چی مال تو هستشراضی

 

یه شب که خونه ما بودین صبح بیدار شدی مستقیم رفتی سر وقت یخچال بعد تخم مرغ برداشتی و با یه ماهی تابه از آننه جون خواستی برات تخم مرغ بپزه آننه از خنده غش کرده بود با این رفتارتتتعجب

 

تا میاییم خونتون میبری اتاقت و دوست داری همه اسباب بازیهاتو بیاری واسه بازی ،جالبه تا باطری میندازیم و شروع به حرکت میکنن میترسی و میپری بغلمونترسو البته اگه اصرار تو نباشه ما دوست نداریم بازی کنی چون واسه زیر3 سال خوب نیستش اما تازگیها خودتم نمیخوایی دیگه آفرین پسر خوب تشویقموقع خداحافظی باهات ماجراهای فیلم هندی داریم که نریم و پشت سرمون گریه میکنیغمگینگریه

 

اتفاق جالبی که افتاده بابایی صبح میخواسته بره سر کار بیدار شدی از خواب با چشمای بسته گفتی بابایی بای بای مامان سولی میگفت رسما قورتت دادم خوشمزه

 

کلمه پسته بادوم رو واسه خودت شعر کردی وقتی خوشحالی هیجان داری شعر وار میگی ایشته بادامخندهمثلا وقتی از سرسره پایین میایی و حسابی خوشی آرام

 

تولدت که نزدیک شده تو هم ذوق و شوق گرفتی هر روز میگی اری نا نای تبلت یعنی آهنگ تولدت مبارک اندی رو وا کنم و تو برقصی چنان میرقصی که سرت گیج میره و میفتی علاقه ات به موزیک روز به روز زیاد میشه همش دنبال هندزفری یا به قول خودت اندی هستیجشن

 

ماشالله اینروزها حسابی شیطون شدی و موقع رفتن خونه مامان جونت همه جا رو بهم میریزی ،مامانت میگه کارت این میشه که طبقه بالا بری پایین بیایی و سلب آرامش میکنی از عمه جونی هات زبانو اما عمه جونی هات واست یه پیراهن سفید خوشگل دوختن که خیلی بهت میاد تا اونو میپوشی بهت میگم حاجی آرسن آرامالبته یادم رفت عکس بگیرم ایشالله پوشیدینی عکس میگیرم میذارم تو وبلاگ برا یادگاری

 

اما ماجرای آتلیه رفتنمون که بعد از کلی پرس و جو بالخره تونستم یه آتلیه خوب از اینترنت پیدا کنم و آقای مجرب و همسر مهربونش عکسهای عالی ازت شکار کردن چون اونروز حسابی شیطنتت گل کرده بود و تو حال و هوای عکس گرفتن نبودی ، ولی با عمویی حسابی دوست شدی یه اتفاق خوبم که افتاد آقای مجرب تا عکسهایی رو که ازت گرفته بودم رو دیدن خوششون اومد منم کلی ذوق کردم که از دید یه عکاس حرفه ای کارهام تایید شدن راضیو یه تشکر ویژه بابت عکسهای قشنگی که ازت گرفتن واقعا کارشون عالیه با اینکه هنوز فقط عکسهای خام رو دیدیمزیبا اما اتفاق بدی که افتاد گیر داده بودی به یه مدادفشاری نوک تیز خطرناک که خانوم مجرب ازت گرفت با گریه اومدی سراغم منم بغلت کردم که بهت مدادفشاری رو بدم پام سر خورد و افتادیم برا اینکه تو ضربه نبینی بدجوری افتادم پاهام آرنجم کلا له و کبود شد و چند روز از درد نمیتونستم بخوابمغمگینگریهو سوژه خنده خاله شادی و آننه جون شدیم خنده

 

 

حالا بریم سراغ عکسهای   23 ماهگی ات

 

تم این ماه رو نوستالژی از عکسهای  لحظه به دنیا اومدنت تا الان انتخاب کردم واسه تجدید خاطراتمحبت

 

کیک این ماهت که مامان سولی زحمتش رو کشید دست گلش درد نکنهبغل

 

عکسهای 23 ماهگی ات

 

عکسهای 23 ماهگی ات 1

 

عکسهای 23 ماهگی ات 2

 

عکسهای 23 ماهگی ات 3

 

عکسهای 23 ماهگی ات 4

 

عکسهای 23 ماهگی ات 5

 هوراااااااااااا من 23 ماهه شدم جشنجشن

عکسهای 23 ماهگی ات 6

 

و اما ژست های آرسنم  بدون شرح چشمک

 

عکسهای 23 ماهگی ات 7

 

عکسهای 23 ماهگی ات 8

 

عکسهای 23 ماهگی ات 9

 

بابا نخندونین کاریزمامون از بین میره راضی

 

عکسهای 23 ماهگی ات 10

 

یه کوچلو فقط  یه تیکه  ،از کیک میخوام من خوشمزه

 

عکسهای 23 ماهگی ات 11

 

یه کوچلو از اون کیک میخوردم خوب میشدهـا زبان

 

عکسهای 23 ماهگی ات 12

 

خاله ام عکاسی بکنه من نکنم مگه میشه ؟منم کش میرم دوربین رو هیس

 

عکسهای 23 ماهگی ات 14

 

عاشق آشپزی هستی تا مامان سولی میره تو آشپزخونه تو هم میری دنبالش و میگی مامان کیک اینم چند تا عکس از مراحل درست کردن خمیر با کمک ورز دادن آرسنک خوشمزه

 

1

 

2

 

3

 

4

 

 

ودر نهایت خمیر به دست آمده چشمک

 

6

 

عکسهای وقتی که با من و دایی سیامک رفته بودی شهربازی زیبا

 

شهربازی1

 

شهربازی2

 

شهربازی3

 

اینم ناهار سفارشی آرسن جون از خاله شادیخوشمزه

 

1

 

2

 

3

 

 

تا منو دیدی که ازت عکس میگیرم از کباب کوچلوهات میخوایی دهنم بذاری خاله قربون مهربونیت بشه که تنهایی لقمه از گلوت پایین نمیره بغل

 

4

 

اینم از شکار لحظه توسط خاله شادی که رفتی تو کابینت قائم شدی عینک

 

5

 

اینجا خبر نداشتی ازت عکس میگیریم داری بالا رو دید میزنیهیس

 

6

 

تا بگم آرسن میخوام ازت عکس بگیرم فوری یه جا تعیین میکنی میشینی اونم بدون توجه عین خیالت نیست که ازت عکس میگیرم سرگرم دیدن کارتونیخنده

 

 

این عکسها نمونه دیگه اش هست اینجا هم میخواستین برین بیرون گفتم ازت عکس بگسرم این ژستها رو گرفتیزیبا

 

7

 

8

 

9

 

با خاله شادی میومدیم خونتون رفتیم برات به قول خودت قاقایی بگیریم تا چشممون به اسمارتیزهای عینکی افتاد یاد بچگیهای خودمون افتادیم که کلی با اسماتیزهای عینکی خاطره داشتیم برات گرفتیم اومدیم خونه تو هم خیلی ذوق کردی عینک

 

9

 

9

 

چند تا عکس از شهر بازی که خاله و پسر خواهر دوتایی سوار ماشین برقی شدیم و کلی کیف کردیم خداییش خیلی خندیدیم چون تا تصادف میکردیم پا میشدی از سرجات با عصبانیت به بچه ها یه چیزایی میگفتی بعد گاز رو میگرفتی میرفتی منم این شکلی تعجبقه قهه

 

10

 

11

 

12

 

13

 

14

 

14

 

15

 

16

 

 اینم عکسهای وقتی  که رفته بودیم آتلیه

 

16

 

17

 

18

 

اینجا از بس شیطنت کردی مشغول آب خوردن بودی همش نفس کم میاوردی واسه ادامه شلوغی هات  خنده

 

19

 

20

 

20

 

هدیه روز کودک از طرف بابایی و مامانی محبت

 

21

 

هدیه آننه جون بغل

 

22

 

22

 

اینجا هم تو خواب ناز بودی فرشته نازم

 

23

 

 اینجا هم داشتی به آننه جون تو روز عید غدیر هدیه میدادی

 

24

 

 اینم یه عکس از مهران رود که آبیاری شده گفتم تو وبلاگت بذارم وقتی بزرگ میشی ببینی تبریز چقدر عوض شده

 

00

 

پسندها (3)

نظرات (15)

اسپاترا
27 مهر 93 2:03
بیست و سه ماهگیت مبارک باشه آرسن عزیزم هورررا یک ماه دیگه پسملی میشه دو ساله مثل همیشه دسته خاله های مهربون و مامان سولی درد نکنه که کلی زحمت میکشن
soli
پاسخ
مرسی دوست خوبم
مامان سویل و آراز
27 مهر 93 14:08
سلام دوست مهربونم ارسن جون بیست و 3 ماهگیت مبارک بازم خاله اینا برات سنگ تموم گذاشتن عاشق این ایده هاتونم و بی صبرانه منتظرم ببینم تم تولد گل پسری چی میشه بعدش اگه خدا بخواد تقلب کنم هدیه اننه جونو هم سر در نیاوردم چیه ولی خوشگله کیکهای مامان سولی هم همیشه محشره دستش درد نکنه خانوم کدبانو
soli
پاسخ
فداااات شهره جون تقلب چرا شما که هنرمندتر از مایی بازم در خدمتم بازم هر کاری و کمکی خواستی بدون تعارف هستم هدیه آننه جون هم مداد شمعی و دفتر و پاک کن
persian mom
27 مهر 93 14:19
23 ماهگی ارسن جون مبارک زودتر عکسهای اتلیه شو بزار ببینیم چه ژستایی میگیره ماشالله پسر خوشتیپهیه دیگه با اون موهای نازش دقت کردی جدیدا میخوان مارو گول بزنن ؟ دقیقا ارمیا هم همین طور شده ووروجکا
soli
پاسخ
فدات گلم ایشالله به زودی میام با همه عکسها و جشن تولدش آره بدجوری شیطون میشن این وروجکها انگار کپی هم هستن تو این سن ارمیا جونم رو از طرف من ببوس
سعیده مامان آنیسا
28 مهر 93 17:49
عزیزم 23 ماهگیت مبارک باشه ایده هات خیلی جالبه فرناز جون خوشم میاد
soli
پاسخ
فدات سعیده جونم تو لطف داری
عاطفه مامی الای
28 مهر 93 22:03
23 ماهگیت مبارک الهی۱۰۰ ساله بشی این تم هم عالی بود خوش به حال آرسن جووون که خاله ای مثل تو داره
soli
پاسخ
قربون تو بشم من عاطفه جونم مرسی گلم بابت اینهمه لطفت
ناهید
29 مهر 93 18:03
سلام فرناز عزیزم خوبی دوست خوبم چه خبرا نیستی دوست گلم . 23 ماهگی آرسن مبارک ایشالا 230000000000000000000000 ماهگیشو جشن بگیرین . تولد 2 سالگیش هم پیشاپیش مبارک . به قول آرسن اری جان مبینم که سرت شلوغ شده . حرف زدن آرسنم خیلی باحاله ها . مواظب خودت باش دوست قشنگم . دوست دارم گلم . بوووووووووووووووس
soli
پاسخ
فدات ناهید جونم بازم تو و بازم شرمندگی من با اینهمه لطف و مهربونیت آره سرم بدجوری شلوغه ناهید جون اینبار همه کارها رو دوشه منه و خسته و کلافه ام به زودی با عکسهای جشن تولد میام فدای مهربونیت
ناهید
29 مهر 93 18:07
راستی عکسای آرسنم خیلی قشنگ شده مثل همیشه . میبینم که قوانین عکاسی رو هم رعایت میکنی و تو اکثر عکسا آرسن تو 1/3 تصویر ایستاده . موفق باشی دوست هنرمند گلم. بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس.
soli
پاسخ
آره دیگه ناهید جون ،دوستت رو دست کم میگیری عکاس حرفه ای ام فقط افعال معکوس استفاده کن اگه بدونی پشت صحنه چه اتفاقهایی میفته ،پشت صحنه خودش یه وبلاگ میشه شانسکی عکسها خوب میشن ،خدا میگه فرناز بیچاره دیگه اذیت نشه
مامان منصوره
30 مهر 93 1:12
ارسن نازم 23 ماهگیت مبارک بیصرانه منتظر عکسای تولدت هستم ونگران از این که محرم داره میرسه زود باشید مامان وخاله های با سلیقه تولد رو برگزار کنید دیگه
soli
پاسخ
مرسی منصوره جان بابت لطف و مهربونیت تولد قبل محرم برگذار میشه و عکسهاش رو هم روز تولد ارسن جون میذارم اگه خدا بخواد
مامان بردیا اریایی
30 مهر 93 17:23
ای جونم عزیزم خیلی ناز شدی 23ماهگیت هم مبارک ایشالله 230000000000000000000 ساله بشی گلم
soli
پاسخ
مرسی خاله مهربون
مامان بردیا اریایی
30 مهر 93 17:24
قفون اون ترکی صحبت کردنت برم عزیزم
soli
پاسخ
خدا نکنه خاله
مامان بردیا اریایی
30 مهر 93 17:25
دست همگی بابت هدیه ها درد نکنه ایشالله تولد 2سالگیت گلم
soli
پاسخ
مرسی ممنون
مامان بردیا اریایی
30 مهر 93 17:25
ماه دیگه منتظر تولدت هستیماااااااا
soli
پاسخ
حتما ایشالله
مینا مامان آرمانی
3 آبان 93 12:24
چقد ناز خوابیدی آرسن جون.... خیلی نمکی عزیزکم
soli
پاسخ
مرسی خاله جونی
مامان شهلا
4 آبان 93 10:51
عزيز دلم قربون اون خوابيدن قشنگت برم به به چه كباب خوش مزه اي
soli
پاسخ
مامان صدرا
8 آبان 93 13:52
اخی فدای پسملی که ماه به ماه بزرگتر میشه 23ماهگیت مبارک عسلک اینبار دیگه از خاله هاومامان سولی چیزی نمیگم که همیشه کارشون عالیه ولی خاله جون منتظر عکسای اتلیه وتولد 2 سالگیت هستم راستی اتلیه ی که بردین اسمش چیه و؟کجاست ؟ولی میخوام اول کارشو ببینم............................ ارسن جونم قراره واسه تولدت کلی نی نای کنی اون انـــــــــــــــــــــدی فدای ذوقیدنت
soli
پاسخ
مرسی عزیزمهمیشه به ما لطف داری گلم عکسارو گذاشتم ببین اگه خوشت اومد و خواستی میگم دقیق اسم و آدرس