عکسهای 4 ماهگی و 4شنبه سوری
عزیز دل خاله این چند روز اونقدر سرم شلوغ بود که وقت نکردم وبلاگت رو آپدیت کنم ،واسه او عکسهای 4 ماهگی ات موند، واست توی این پست میذارم با کمی تاخیر .البته خاله جون فضا نوردت کرده بودم و مامان سولی گذاشته بود برات از کارهای جدیدت بگم که شیطون شدی وقتی مامان سولی یه روز نمیاره خونمون قهر میکنی کل روز گریه میکنی بی حوصله میشی توی یکی از همون روزا که مامان سولی نیاورده بودتت شبش رفتیم خونه شما تا منو دیدی اول روت رو برگردونی بعد زدی زیر خنده و کلی شیطونی کردی وقت اومدن به خونه گفتم خاله میرم صبح میایی بازی کنیم با سیلی محکم کوبوندی دم گوشم انگار دلت نمیخواست برم وقتی دمر میشدی یه دستت میموند زیر شکمت زور میزدی نمیتونستی دربیاری اما از 12/...