آرسنآرسن، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

آرسن مرد شجاع و قهرمان ما

روزهای 9 ما هگی

1392/5/26 20:35
نویسنده : soli
974 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم بازم با کلی حرف اومدم ،از کدوم کارهات و شیطنت هات بگم که همشون با مزه هستن هر روز یه رفتار جدید یه حرکت جدید یاد میگیری و با هرکدوم از این کارها باعث خنده ما میشی .

مثلا اونروزی داشتم نماز میخوندم از اونجایی که تا ببینی یکی نماز میخونه خودت رو عین جت میرسونی تا مهر رو برداری و فرار کنی منم تو عالم خوش خیالی تدبیرم رو از پیش گرفته بودم و مهر تو دستم بود ،خودتو رسوندی سر سجاده یه کم بررسی کردی چیزی گیرت نیومد بعد اومدی از پاهام گرفتی بهم نگاهی کردی لبخندی زدی و کمی ازم فاصله گرفتی بعد از روبرو منو نگاه میکردی ،یه هویی دیدم رفتی جلوتر پشت کردی بهم خم شدی به رکوع رفتی یعنی تو اون فاصله کم حرکات منو کپی کرده بودی ،این کارت باعث شدن یه نیم ساعتی تو خونه غرق خنده بشیم خنده

تازگی ها خیلی حرف میزنی یه کلمه که یاد میگیری اونو هی تکرار میکنی مثلا ت یا هی میگی اکی یا نه چشمکوقتی یه چیزی میخوایی مامان سولی بهت نمیده هی میگی مـــــامــــــا اونم چی با صدای مظلومانه و ملتمسانه که بده، یا وقتی چیزی بر خلاف دلخواهت هست الکی گریه میکنی بعد یه کم مکث میکنی تا ببینی نتیجه میده گریه ات، اطرافو میپایی میبینی خبری نیست باز به گریه ادامه میدی خیلی کلکی چشمک

یاد گرفتی خودتو لوس کنی ،سرتو اونقدر خم میکنی کم میمونه سرت بخوره به زمین خنده

بعضی وقتها میبنی نشستیم محبتت به جوش میاد خودتو سمت آدم پرت میکنی محکم بغل میکنی از اونجایی که بوسیدن بلد نیستی شروع میکنی به لیسیدن و گاز گرفتن قلب

چند تا عکس وقتی پارک ائل گلی رفته بودیم

عمارت ائل گلی

منظره ای از ائل گلی از بالا

ائل گلی از بالا

یه غروب زیبا تو ائل گلی

غروب زیبا

این بالا همه چی عالیه خاله چشمک

خوشتیپ خاله

یه بای بایی به اون پایینی ها بکنم بای بای

قربون اون بای بای کردنت

یه نگاهی بکنم ببینم چه خبر سوال

فدات بشم من

اه چه بزرگهتعجب

فدای تو عشقم

عجب جای با صفاییه چشمک واقعا ادم کیف میکنه

عسلک ملوسم

خاله زود عکسو بگیر که اومدم بغلت   بغل

خاله قربون اون بغل اومدنت

عکسهای یه روز صبح ،صبحوونه تو پارک روبروی خونه تون و شیطنت های شماقلب

سبد رو دیدی و دورش رو خط زدی( اولین مرحله ،مرحله بررسی محکم بودنش اینکه میتونه وزنت رو تحمل کنه )از خود راضیوزنش ایده ال هستشنیشخند

تلاش برا بالا رفتن از سبد

بالخره موفق شدم روش بشینم ،مامان محکم از پشت نگه ام داری تا به پشت نیافتم چشمک

موفقیت و رفع خستگی

بعد اونهمه تلاش ،سیب میچسبهخوشمزه

فدای سیب خوردنت

یه کم هم مودب بشینم از خود راضی

آرسن مودب

نمیذارن یه کم ساکت بشینه آدم ،اونجا یه نی نی دیدم قلب

آرسن در حال کنجکاوی

باید برم پیششساکت

فدای تو وروجکم

تا نی نی میبینم نمیتونم جلو خودمو نگاه دارم ،کلی ذوق میکنم عاشق نی نی هستمبغل

فدای مهربونیت

یه کم هم توپ بازی کنمزبان

توپ بازی

مامانم باز بهم نه گفته ،خودمو بزنم به گریه گریه

فدای اون گریه هات

خسته شدم اصلا میخوابم خواب

عسلم خواب نازه

اولین باری که دمپایی پوشیدی بغل

فدای اون پاهای توپولت

وقتی داری از پشت ویترین کمدت به اسباب بازی هات نگاه میکنیخیال باطل

 

موش موشک

از اونجایی که نازگی ها یاد گرفتی از همه جا بالا بری اینجا هم در حال تلاش واسه بالا رفتن از تختیابرو

فدای اون بال رفتنت

عکسی از شیطنت تو آشپزخونه که مامان سولی شکارت کرده زبان

تورو باید خورد وروجکم

اینجا هم از شیطونی زیاد رو هال خوابت برده ،قربون اون خوابیدنتقلب

مثل فرشته ای موقع خوابیدن

عکسهای اولین باری که نمایشگاه رفتی

از اونجایی که نمایشگاه خیلی شلوغ بود  و تو هم ذوق زده بودی همه عکسها تار افتادن مخصوصا که دستاتو از ذوق تکون میدادی و حرف میزدی ،همه تو نمایشگاه نگاهت میکردن نیشخند

چه نازی عشقم

ماه منی

فدای اون کنجکاوی هات

اینجا هم تراکت تبیلغاتی رو از دست بابایی گرفته بودی ،و کمی شو قورت داده بودی خنده خاله شادی داری ازت با زور میگیره و تو در تلاشی بهش ندیکلافه

بخورمت جیگرم

موقع برگشتن از نمایشگاه

چند تا عکس از موقع غذا خوردنت تو بیرون ،آخه تو خونه لب به غذا نمیزنی تا میریم بیرون تازه یادت میفته که یه چیزی به اسم غذا وجود داره و باید بخوری تا توپول بشی بغل

sen benim tatlimsin

balimsin

meleksin

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (13)

الی مامی آراد
27 مرداد 92 9:27
به به چه پارک خوشگلی عکسهای آرسن جونم که حرف نداره با اون کلاه خوشگلش الهی من فدات بشم که تند تند میری به نی نی برسی


مرسی خاله فداتــــــــــ
مهسا مامان نورا
27 مرداد 92 11:39
ناز خاله خوش به حات که میتونی از طبیعت بهره ببری ما که به خاطر گرما اصلا نمیتونی از خونه بیرون بریم جای ما رو هم خالی کن مخصوص نورا بچه ام که دائم تو خونه است امیدوارم همیشه به گرد باشی خاله خوش باشی بانمک من مثل همیشه خوردنی و دوست داشتنی


آره واقعا آدم باید قدر نمعت رو بدونه ما امسال تو تبریز 3/4 روز گرم بوده دادو بیداد کردیم خدا به داد شما ها برسه عیب نداره ایشالله میایین تبریز مهمون ما میشین
ناهید
28 مرداد 92 9:30
سلام فرناز جونم خوبی آرسنم خوبه الهی من فداش شم با این شیطونیاش چقدر کاراش بانمکه حسابی ببوسش از طرف من
پارک ائل گلی هم خیلی قشنگه ها تعریفشو خیلی شنیدم


مرسی خاله ناهید مهربون که ابنهمه به ما لطف داری ارسنم خوبه هرروز شیطونتر میشه آرسن بوسیده شد خاله
شقایق(مامان اَرشان کوچولو)
28 مرداد 92 11:55
واااااااااااااااااااااااااااااای چقدر عکس و مطلب... من ک کلی کیف کردم. فسقلی پس تو هم مثل ارشان فوشولی...
ما هم اجازه نداریم موقع نماز مهر رو زمین بذاریم. خخخخخخخخخخخخ

آره این کوچلوها واقعا شیطونن خوشحالم که عکس و مطلب هارو پسندیدن ،همیشه لطف داارین فداتـــــــــون
شقایق مامان آرشا
28 مرداد 92 21:50
بهبه چه جاهای قشنگی رفتینو
بعدم چه آقای خوشتیپی تو عکساس



مرسی خاله مهربون فدات
زهرا دوست خاله شادی
30 مرداد 92 13:26
ماشالاهههههههه..ماهه....دوپ دوزلودوباااا...دیشلملیده....
خدا حفظش کنه...دلم غش رفت وقتی عکس دمپایشو دیدم .....


مرسی خالـــــه مهربون فـــــــــدات
مامان پندار
31 مرداد 92 2:24
واای چه پارک باصفا و زیبایی .... با آرسن جون چشم نواز هم شده ...... واقعاً از این پست لذت بردم .... دلم خواست بیام تبریز و این پارک رو ببینم


حتما منتظریم قدمتون رو چشمامون


مامان بنيتا
31 مرداد 92 13:35
واي چه عكساي قشنگي چقدر رنگ سرمه اي بهت مياد عزيزم

شيطون خاله ازهمه جا ميخواي مثل دوستت بري بالا

از غذا خوردن نگين كه مشكل همه ماماناست




آره خاله من زیادی شیطونم و از غذا خوردنشون نگین که واقعا مصیبته اون همه که کالری میسوزونه نمیخوره


توت فرنگيش
1 شهریور 92 10:45
اين پارك جلو خونتون كجاست مام بيايم شمارو ببينيم جيگر خان


حتما هر وقت خواستین بیاین بگین دعوت کنیم بیایین قدمتون رو چشمامون
نازنین
1 شهریور 92 15:34
چه گل پسر دوست داشتنیو نازی دارین. خدا براتون نگهش داره. خوشحال میشیم اگه به ماهم سر بزنید. راستی اسمه گل پسرتونم خیلی قشنگه.
مامان اینده یه فسقلی
1 شهریور 92 16:02
ای جااااان
چه باحال بود عکس ها
از دیدن عکس های توی پارک کللللی انرژی گرفتم
وااای خدا، چه ناز از پشت ویترین داره نگاه میکنه..،،
اولین دمپایی مبارک، قدم هات استوار آرسن جوووون
خوش باشی همیشششه


خوشحالم که با دیدن عکسها انرژی گرفتی ،اره نگاهش پشت ویترین خیلی مظلومانه هست داره نقشه میکشه چه جوری خرابشون کنه
مامان سويل و اراز
2 شهریور 92 17:50
سلام عكساتون خيلي قشنگن راستي از كلاه و بلوز ساعتي ارسن جون خوشم اومد من عاشق همچين لباساي طرح متفاوتم

ما هم به اين نمايشگاه رفتيم ولي موفق نشديم قشنگ تماشا كنيم تايم تموم شد




مرسی گلم قابل نداره کلاهش رو از فروشگاه توپولی تو ولیعصر گرفتیم بقیه بلوز هاش اینارو هم از مغازه های سنگفرشی تو ولیعصر میتونین از اونجا بگیرین ،آره تو نمایشگاه چیز چندان جالبی نبود حسرت نخورین که تایم تموم شد


مائده(ني ني بوس)
3 شهریور 92 16:33
واااااي خاله !تو هم كه مثل ساريناي من شيطوووووني

آره امان از دست این وروجک ها