به مناسبت اولین روز مادر به همراه آرسن جون
اینارو من از زبون یه خاله و بهتر بگم از زبون یه خواهر برا عزیزترینم مینویسم.سولی جون خواهر عزیزم از وقتی مادر شدی میدونم که دنیات عوض شده واقعا مادری رو تو، تو حس میکنم شبها وقتی تا صبح بیدار میمونی بدون اینکه گلایه کنی ،وقتی آرسن مریض میشه دل نگرانش میشی ،توی همه اولویتهات اول آرسن میاد .واقعا از جونت مایه میذاری.مادری یعنی این ،شاهد صبرت هستم که چطور با صبر و حوصله به آرسن همه چی رو یاد میدی وقتی گریه میکنه با مهربونیت آرومش میکنی بعضی وقتا شاید چند ساعت طول بکشه تا خوابش ببره ا...
نویسنده :
soli
12:00