آرسنآرسن، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

آرسن مرد شجاع و قهرمان ما

روزهای آخر انتظار از زبون خاله

جیگر خاله از وقتیکه با خبر شدم قراره به دنیای ما قم بذاری روز شماری میکنم واسه به دنیا اومدنت.  خاله جون قرار بود 10 ام به دنیا بیایی دکتر بار آخر که مامان رفته پیشش گفته یه هویی بزرگ شدی توپول شدی خطر داه بیشتر بمونی. 1 روز زودتر به دنیا میایی ما هم خیلی خوشحالیم ایشالله فردا صحیح و سالم تو بغلمون بگیریمت عزیز دلم ...
8 آبان 1391

برای پسرعزیزم

سلام کوچولوی دوست داشتنی مامان   قلب مامان ،نفس مامان درست وقتی فکرش رو نمیکردم خدا خواست که تو به دلم قدم بذاری.پسر مامان اینارو که برات مینویسم شروع به روز شماری کردن دقیقا13 مونده تا تو رو بغل کنم ولی میخوام برات تعریف کنم که چطوری من و بابارو با دنیای خودت غرق کردی. درست  4سال و 7 ماه از زندگی مشترک منو بابا داشت میگذشت ، یواش یواش صدای خاله هات و مامانی در اومده بود که شما هم صاحب نی نی بشین ولی من میگفتم هنوز حاضر نیستیم ولی خواست خدا بود که تو بزرگترین معجزه اش رو نزدیکای عید به ما بده. اوایل اسفند 90 بود که من اصلا حال و حوصله نداشتم خیلی کسل بودم خاله شادی و فرناز اومده بودند واسه کمک ک...
8 آبان 1391